چالش ها و موانع آموزش زبان عربي در مدارس ايران
كليد واژه: ضرورت ها- محتوا- صرف و نحو- انگيزهها- معلم- چالش ها
مقدمه
تعلَّموا العربية فانّها كلام الله الذي يُكَلِّمُ به خلقَه = امام صادق (ع)
آموزش زبان عربي در ايران از نخستين سال هاي ورود اسلام به سرزمين ايران آغاز گشت و ملت ايران براي نجات از ظلم و ستم شاهان ساساني با آغوش باز و بدون هيچ مقاومتي آيين مقدس اسلام را پذيرفت و هم از اسلام و هم از زبان الهيش به خوبي پاسداري نمود بطوري كه بزرگترين كتب مرجع صرف و نحو و لغت و بلاغت و تفسير قرآن و جمع احاديث به دست تواناي علماي ايران و يا اعراب ايراني نژاد نگارش يافت نظير: صاحب تفسير طبري و الكتاب سيبويه متولد بيضاي فارس و امثال و حكم ميداني نيسابوري و مقامات حميدي و مقامات حريري فيروزآبادي متولد شيراز نگارنده معجم عربي القاموس المحيط و جرجاني نگارنده كتاب اسرارالبلاغه و سكاكي خوارزمي مؤلف كتاب مفتاح العلوم در علم بيان و ابن مقفع خوزستاني مترجم كتاب كليله و دمنه و بسيارند از اين قبيل علماء اسلامي و ايران كه به عربي نگاشتند و از عربي و بالعكس ترجمه نمودند و همه ميدانيم كه آن اديبان و سخنوران اسلامي و ايراني فارسي زباني كه به عربي احاطه كامل داشتند نظم و نثر آنها ذهن و دل ايرانيان را مجذوب خود ساخت «ولي بعد از مشروطيت و دوران نوگرايي در ايران تا امروز شاهد مجادله و به نحوي بيتوجهي نسبت به زبان عربي هستيم با كمال شگفتي نتايج مطلوب و تأثيرگذاري را در ميان دانشآموزان و دانشجويان خود مشاهده نميكنيم» (دكتر جنتيفر- 1377 ص 71)
اين روزها اغلب دنشآموزان از سراسر كشور از فراگيري اين درس گريزانند و انگيزه يادگيري زبان عربي در آنها ضعيف گشته است و عربي يكي از دروسي است كه شاگردان ما در اين درس نمرات رضايتبخشي را بدست نياورده و بسياري از آنها در آموختن زبان عربي دچار افت شديدي گشتهاند و اين امر ذهن اغلب دبيران عربي و مسئولين آموزش مناطق مختلف را به خود معطوف كرده است اينكه چگونه موانع جذابيت درس عربي را از ميان برداشته و انگيزههاي مؤثر در آموزش زبان وحي را در بين دانشآموزان تقويت كنيم و باخبر بوديم كه د ر بهمن 76 اولين نشست و نخستين همايش آموزش زبان عربي با دعوت دفتر تأليف از اساتيد و محققان حوزوي و دانشگاهي در تهران تشكيل گرديد تا چند گامي در تسهيل آموزش زبان عربي برداشته شود و باري ديگر برنامه آموزش عربي تجديدنظر و اصلاح گردد
و ما امروز برآن شديم كه در پي آن اقدامات ذيقيمت گذشته همايش استاني ديگري را برگزار نمائيم و از همه دبيران متوسطه و راهنمائي استمداد بجويم كه پيرامون چالشها و موانع جذابيت در درس عربي تحقيق به عمل آورده و مقالات علمي خود را در اين همايش ارائه فرمايند تا ما با خوشهچيني از خرمن معرفت و انديشه دبيران با تجربه و نكتهبين، راهها و روشهاي را براي اصلاح نقائص و تقويت كاستيها در آموزش زبان عربي جمعآوري كرده و براي بهبود وضعيت موجود در آموزش كتابهاي عربي از اين نظرات و مقالات بهرهمند شويم و ثانياً چكيده مقالات و نظرخواهيها را جهت استفاده مؤلفان در تأليف كتابهاي بعدي به دفتر تأليف ارسال نماييم.
اهداف و ضرورت هاي آموزش زبان عربي در مدارس
در پي استقبال عظيم مردم ايران از دين اسلام و با از بين رفتن حكومت ساساني خورشيد تابان شريعت مقدس اسلامي بر فراز كشور پهناور ما نورافشاني نموده و دولتهاي متعدد اسلامي يكي پس از ديگري بر اين سرزمين حكومت كردند و بعضاً با حمايت اين حكومتها علماء و دانشمندان بزرگي درخشيده و آثار و كتابهاي زيادي را به عربي و فارسي به يادگار نهادند و با ورود واژگان عربي و خاصه واژگان قرآني در نظم و نثر فارسي تحول شگرفي را در ادبيات ما به وجود آوردند براي آكاهي بيشتر از ورود كلمات و تأثير واژههاي عربي در متون زبان فارسي مي توانيد به كتاب «عربي در فارسي» نوشته دكتر فرشيدورد استاد اسبق دانشگاه تهران مراجعه فرماييد.
زبان عربي زبان دين و آيين و فرهنگ و تمدن اسلامي است و اين زبان يكي از عوامل وحدت در بين جوامع و ملل مختلف دنيا با بيش از يك ميليارد مسلمان گشته است. آموزش زبان عربي به منظور درك مفاهيم ديني و قرآني است همانطور كه مقام معظم رهبري فرمودند: «زبان عربي كليد معارف اسلامي است» لذا:
1- نيازهاي ديني درك و فهم قرآن و نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه، احاديث نبوي و احاديث امامان معصوم و كتب فقهي و كتب تفسير قرآن از ضرورتهاي آموزش زبان عربي است.
2- ارتباطات سياسي و تاريخي و اقتصادي و اجتماعي و ادبي… بسيار نزديك ميان ايرانيان و اعراب از گذشته تاكنون به علت همجواري و دين مشترك از ديگر عوامل در بيان ضرورت آموزش عربي است.
3- كثرت سفرهاي زيارتي و سياحتي به سوريه و عراق و لبنان و عربستان و فلسطين و…
4- نياز دانشجويان رشته حقوق و الهيات و ادبيات به آشنايي با اين زبان
5- «مهمتر از همه اين است كه كسي نميتواند زبان فارسي را بطور صحيح بياموزد مگر اينكه به زبان عربي آشنايي كامل داشته باشد چون بيش از يك سوم بسياري از جملات فارسي را لغات و مشتقات و مصطلحات مختلف عربي تشكيل ميدهد.» (دكتر نجفي 1349 ص 5)
نظير: «منت خداي را عزوجل كه طاعتش موجب قربتست و بشكر اندرش مزيد نعمت هر نفسي كه فرو ميرود ممد حياتست و چون برميآيد مفرح ذات پس در هر نفسي دو نعمت موجودست و بر هر نعمتي شكري واجب» (مقدمه گلستان سعدي شيرازي)
6- آشنايي با متون مختلف ديني به منظور بيان ارزشها و مسائل اخلاقي به شيوهي غيرمستقيم
7- تقويت توانايي درستخواني و روانخواني عبارتها و متون ديني
8- آشناي با واژگان كثيرالاستعمال قرآني
و مخلص كلام اينكه رويكرد جديد در آموزش زبان عربي همراه شد به تغيير در كتابهاي دوره راهنمايي در راستاي ديدگاه مقام معظم رهبري مبني بر فهم متون ديني.
عناصر آموزش مطلوب و موانع موجود
علماء تعليم و تربيت عناصر مطلوب در آموزش هر زبان و هر علم را چهار عنصر زير
ذكر كردهاند: 1- هدف و ضرورت آموزش 2- كتاب و محتواي آموزشي 3- معلم و روش هاي تدريس 4- ارزشيابيهاي لازم
نقايص كتاب و محتواي آموزشي
در سطور قبل اهداف و ضرورتهاي آموزش عربي را در مدارس ايران توضيح داده ام و اكنون به يكي از عوامل مهم يعني تدوين كتاب درسي و محتواي آموزشي آن كتاب كه بايد در راستاي اهداف موردنظر باشد ميپردازيم «فراموش نكنيم كه در فرا گرفتن زبان ديگران، كتاب درسي نقش نخستين را دارد، معلم و متعلم پس از آن قرار ميگيرند اما همهي كتابهاي درسي كه در اين چندين دههي اخير براي راهنمائي و دبيرستان و دانشگاه نوشته شده و ميشوند و مؤلفان آنها بايستي گفت كه كوشش كرده و ميكنند تا شايد آنها را مناسب با مقتضيات نوشوندهي زمانه ما كنند ولي بايستي اعتراف كنيم كه همهي آنها اصولاً بر اساس روش همان كتبي نوشته شده و ميشوند كه متناسب بودهاند با حال و هواي مدارس مذهبي ما در طول قرون گذشته نه متناسب با ضروريات و مقتضيات عصر جديد… هر چند كه آنها را خلاصه و خلاصهتر نوشته باشند… جان كلام و گره كور در همينجا است.» (دكتر شريفيان 1377 ص 43)
تمام كتاب هاي درسي عربي در مدارس از سه بخش قواعد و متون و تمرينات تشكيل شده است و قواعد در اين كتابها به عنوان هدف آموزش اين زبان معرفي شد افراط در آموزش صرف و نحو و توجه محض به مسائل ساختاري و اعراب كلمات از موانع جذابيت آموزش عربي گشته است.
دانشآموزان در زنگ عربي شنونده مجموعه زيادي از قواعد و نكات ريز و درشت صرف و نحو عربي هستند كه معلم با زحمت فراوان براي آنها بيان ميكند بارها از شاگردانم شنيدم كه: بيان قواعد چيزي نبود ولي نكته ها و تبصرههايش ما را كشت.
در يك برنامه آموزشي صحيح بايد به قواعد نگاهي ابزاري داشت و سادهترين آنها را برگزيد و كتاب آموزش زبان عربي نبايد كتاب قواعد به معني عام باشد بايد به روشهاي آموزشي معاصر در كشورهاي عربي توجه كرده و از متون درسي و آموزشي آنها به اندازه لازم بهره بگيريم. به نظر روانشناسان و مربيان علوم تربيتي آموزش هر زباني داراي چهار مرحله با اولويت هاي زير است: 1- مهارت هاي شنيداري يا Listening 2- مهارت هاي گفتاري يا Speaking 3- قرائت متون يا Reading 4- نگارش يا Writing
لذا لازم است كه علاوه بر ذكر مختصر و مفيد از قواعد به تقويت مكالمه و گفتگو به زبان عربي در حد متون ساده و استفاده از آن در سفر و فهم برنامههاي عربي مفيد تلويزيوني و ماهوارهاي بهره جست بين دانستن قواعد زبان و كاربرد آن در محاوره و گفتار تفاوت بسياري است ما شاهديم كه بسياري از دانشآموزان و دانشجويان از خواندن متني بدون اعراب ناتوان هستند و از نوشتن و خواندن يك برگ متن عربي عاجزند و اگر هم بخوانند تلفظ آنها را عرب نميفهمد. پس شايسته است به مهارت خواندن نيز در كنار آموزش صرف و نحو مانند گذشته توجه كرد و 20 نمره جداگانه به نام قرائت متون عربي بر 20 نمره كتبي آن افزود. چون كثرت قواعد و پيچيدگي آنها از جذابيت آن كاسته و موجب دلزدگي شاگردان گشته است و آنها هميشه كتاب و درس عربي را به باد انتقاد گرفته و از پيچيدگي قواعدش مينالند. خلاصه بگويم كه كتب درسي عربي از لحاظ محتواي قواعد صرف و نحو داراي عيوب زير است:
1- زياد بودن قواعد مانند 4 درس عربي 3 انساني كه پيرامون يك موضوع كم كاربرد اعلال است و يا ديگر قواعد مثل جانشين مفعول مطلق و…
2- دشوار بودن بعضي قواعد باز هم مانند قواعد اعلال در سال سوم و پرداختن به موضوع شبه فعل در پيشدانشگاهي و ذكر قواعد اغراء و تحذير و…
3- تكرار قواعد كه خود ملالآور بوده و موجب نگرش منفي ميشود در درس 12 پيشدانشگاهي در دو تمرين دوم و هفتم 12 بار تشخيص مفعول به و چندين بار اسم و خبر حروف مشبهه خواسته شده است كه هيچ ربطي به محتواي درس 12 ندارد.
4- اهميت بيش از حد به تمرين عمومي الاعراب والتحليل الصرفي كه لازمه حل آن دانستن تمام آموختههاي قبلي است.
5- عدم تدوين و سازماندهي صحيح قواعد براي يك كتاب درسي نظير آموزش يكباره ماضي و مضارع و امر در كتاب سال دوم راهنمائي.
و اما كتابهاي عربي از لحاظ محتواي متون داراي ضعفهاي زير است:
1- دشواري متون درسي مانند درس پنجم و يازدهم پيشدانشگاهي و انتخاب اشعار دشوار كه داراي واژهاي غريب و مهجور و همينطور فراتر از سن آموزشي دبيرستان است. به عبارتي ديگر برخي متون در سطح فوق ديپلم يا دانشجويان ليسانس عربي است.
2- زياد و طولاني بودن متون درسي در دو يا سه صفحه
3- عدم اهميت به قرائت متون يعني ناديده گرفتن مهارت شنيداري و گفتاري
4- عدم هماهنگي بين عوامل مؤثر در آموزش زبان عربي نظير عدم تطابق متون طولاني با زمانبندي آموزش عربي وعدم تطابق متون با قواعد درس مورد نظر مانند متن درس 10 پيشدانشگاهي كه بايد براي درس 8 تدوين ميشد.
شايان ذكر است كه استفاده از نكات اخلاقي در قالب قصههاي كوتاه و بهرهگيري از واژگان پرتكرار قرآني از نقاط قوت كتابهاي دوره راهنمايي است.
برخي راهكارها براي جذاب كردن متون درسي
1- استخراج آيات پرمعني و تعبيرات كوتاه حكمتآميز از قرآن
2- انتخاب قطعهي كوتاه داستاني در منابع حديثي ما از سيرة معصومين عليهم السلام و گزينش زيباترين سخنان حكمتآميز آنها
3- استفاده از امثال و حكم عربي و ارائه معادل آنها در متون نظم و نثر فارسي
4- تنوع در معرفي شعراء و نويسندگان معاصر نه توجه صرف به يك شاعر نظير احمد شوقي
5- كوتاه كردن متون و پرمحتوا كردن آن از نظر آموزشي و تربيتي و اخلاقي
6- …
در پايان اين بخش از مقالهام توجه شما را به ارزيابي مرحوم علامه احمد نجفي پدر دكتر سعيد نجفي كه هر دو از صاحبنظران آموزش عربي در ايران بودهاند جلب مينمايم: « اما عدم پيشرفت دانشآموزن و دانشجويان در دبيرستان و دانشگاه و همچنين ساير محصلين اين زبان در مدارس قديم و جديد مربوط به اصل زبان عربي نيست بلكه به سبب سبك و روش غيرصحيح و برنامههاي غيرعملي است كه از سالها پيش براي آموختن زبان عربي معمول بوده و با مختصر تغيير و تعديلي نيز تاكنون ادامه دارد» (دكتر نجفي 1349 ص 6)
عنصر معلم و روش هاي تدريس و روش هاي ارزشيابي
اگر منصفانه قضاوت كنيم پس از نقد كتاب و محتواي آموزشي آن معلم و روش ها و فنون تدريس او از عوامل بسيار مهم در ايجاد علاقه و جاذبه براي آموزش درس خواهد بود.
معلم موفق در آموزش عربي در مقاطع راهنمايي و دبيرستان و پيشدانشگاهي تنها كسي نيست كه در عرضه مطالب تخصصي برتر باشد و ريز و درشت مسائل صرف و نحو را براي فراگيران خود بيان كند بلكه معلمي در آموزش اين زبان توفيق بيشتر دارد كه:
1- به حرفه معلمي و زبان عربي علاقهمند باشد و اعتقاد راسخ داشته باشد به اينكه كار و تلاش او نهايتاً منجر خواهد شد به درك و فهم متون ديني از جانب دانشآموز يعني روحيه معلم عربي بايد يك روحيه مثبت ديني و اخلاقي باشد و رفتار و منش او دانشآموزان را نسبت به زبان عربي علاقهمند و خوشبين نمايد.
2- از الگوها و شيوههاي مختلف تدريس آگاهي داشته و بتواند از هر روش در جاي خود بهره گيرد.
3- قواعد صرف و نحو را به زبان ساده و با مثالهاي جذاب و پرمعني بيان كند و با انتخاب شاهد مثالهاي قرآني و احاديث به فراگيران خود هم درس معاد دهد هم درس معاش. مثلاً چه زيبا است استفاده از اين قبيل مثال ها:
مثال براي خبر مقدم: لهم قلوبٌ لا يفقهون بها و لهم اَعينٌ لا يُبصرونَ بها و لهم آذانٌ لايسمعون بها اولئك كالانعام بل هم اَضَلُ اولئكَ هم الغافلونَ. = اعراف/ 179
مثال براي خبر مفرد: الفكرُ نصف العبادة. = پيامبر (ص)
اعقلُ الناسِ انظرُهم فيالعواقب. = حضرت علي (ع)
مثال براي فعل معلوم و مجهول: هو يُطْعِمُ ولا يُطْعَمُ. = المائده/ 14
مثال براي اعراب تقديري: الدنيا مزرعه الآخره = امام علي (ع)
مثال براي اعراب تقديري: قل هل يستوي الاعمي والبصيرُ اَفلا تتفكَّرونَ. = الانعام/ 50
مثال براي ضمير عائد محذوف: يَعْلَمُ سِرَّكم وجَهْرَكم وَيَعْلَمُ ما تكسبون. = الانعام/ 3
مثال براي مؤنت آوردن فعل و… براي جمع غيرانسان: لا تُدْركُه الابصارُ وهو يُدْركَ الابصارَ. = الانعام/ 103
4- به اصول تدوين كتاب و ساختمان قواعد و متون آن و هدفهاي رفتاري هر درس واقف باشد.
5- معلم خوب هيچ گاه خود را از مطالعه بينياز نميبيند و هميشه در جلسات تخصصي گروههاي آموزشي و در همايشهاي تخصصي و در كلاسهاي توجيهي ضمن خدمت شركت ميكند. از كتابهاي بسيار مفيد و پرمحتواي راهنماي تدريس معلم استفاده ميكند.
6- پس از پوششدهي همه مطالب درسي ارزشيابي تشخيصي مناسب را به عمل بياورد.
7- معلم عربي بايد از بين دبيران متخصص اين زبان انتخاب شود چون يكي از عوامل عدم توفيق در آموزش زبان عربي در كشور ما استفاده از دبيران غيرمتخصص است كه در سالهاي گذشته به علت نياز مقطعي از اين دبيران استفاده شده است.
با مطالعه و دقت در مطالب گفته شده پيرامون تدوين كتاب درسي و معلم و عوامل بيعلاقه بودن دانشآموزان نسبت به درس عربي و دشوار پنداشتن فراگيري اين درس بيان شد كه ميتوان چكيده اين عوامل را به شرح زير نام برد:
1- مشكلان و ضعفهاي كتب درسي
2- مشكلات نيروي انساني
3- كمبود وسايل كمك آموزشي
4- مشكل محتواي كتب درسي با زمانبندي تدريس
5- مشكل ايجاد انگيزه در فراگيران درس عربي
راهكارهاي ايجاد علاقه و انگيزه در دانشآموزان نسبت به درس عربي
به علت ضيق وقت هنگام ارائه مقاله در همايش اين بخش از مطالب را بيشتر به صورت فهرستوار بيان ميكنم:
1- بيان ارتباط نزديك در زبان عربي و فارسي و تأثير و تأثر متقابل اين دو زبان از يكديگر با داشتن حروف هجاء و خط واحد و سوابق فرهنگي و انگيزههاي مذهبي واحد. به عبارتي ديگر بيان انگيزههاي ملي و ديني
2- برخورد و نگاه مثبت خانواده و كادر مديريتي مدارس نسبت به دروس عربي و ديني و قرآن
3- استفاده از وسايل كمك آموزشي نظير:
· پوسترهاي آموزشي و چارتهاي كاغذي و مقواهاي بزرگ براي صرف افعال و ضمائر
· فيلم و پاورپوئينت و CD آموزش طراحي شده توسط انتشارات مدرسه يا دفتر تأليف
· بهرهمندي از كتابخانه و نوارخانه در سطح ادارات كل و ادارات آموزش و پرورش مناطق
· داشتن آزمايشگاه زبان عربي و انگليسي در هر مدرسه
· ارائه برخي دروس به صورت نمايشنامه و فيلم
· توليد مجله رشد اختصاصي ويژه درس عربي براي دوره راهنمايي و دبيرستان و تجهيز مدارس به مجلات عربي مانند «الهدي»
· تأسيس يك مركز اطلاعرساني و سايت آموزشي عربي در اينترنت براي تمام مناطق آموزش و پرورش ايران
4- استفاده از شعر عربي و فارسي براي بيان قواعد جهت تسهيل در امر آموزش نظير:
من همان احمـــد لاينصر فـــــم كه علــي بر سر من جر ندهــــد
يا
معارف شش بود مضمر اضافه علم ذواللام و موصول و اشاره ............
5- توزيع عادلانه نمرات ارزشيابي بين توانائيهاي فراگيران در قرائت و ترجمه متون و كاربرد قواعد در تمرينات
6- رويآوري به روشهاي فعّال تدريس و مشاركت دانشآموز در فعاليتهاي گروهي براي تعميق و تثبيت يادگيري در فراگيران
7- بيان قواعد و نكات صرف و نحو به صورت ساده و قابل فهم
8- حذف تمرينات پرتكرار نظير تمرين 20 شمارهاي اساليبالجمله عربي پيشدانشگاهي ص 104و105 و افراط نكردن در ميزان كمي تمرينات هر درس كه حل آنها موجب صرف وقت زياد و باعث خستگي و دلزدگي شاگردان ميشود.
9- عدم تكيه بر قواعد خشك و بيروح چون با تجربه ثابت شده است كه هر قدر مطالب كتب درسي تكيه بر قواعد و تمارين فشرده و طاقتفرسا داشته باشد گريز از آن و بيتوجهي نسبت به آن افزون گشته و بالاخره انگيزه و علاقه نسبت به اين درس كاهش بيشتري داشته است.
10- استفاده از تجربيات معلمان با سابقه و باتجربه در فنون تدريس عربي و تأليف كتب درسي و تلاش همه جانبه در نوآوريهاي لازم براي كيفي كردن اين درس
11- حذف بخشهاي تخيلآميز و خستهكننده كليد طلايي در كتب راهنمايي
12- تكيه بيشتر به مكالمه و محاوره عربي در دوره راهنمايي و اهميت بيشتر به بيان نكات ترجمهاي و تطابق آن به زبان فارسي در مقطع دبيرستان و پيشدانشگاهي و بهتر است در سؤالات پايان ترم و كنكور دانشگاهها نسبت قواعد و ترجمه، 60% ترجمه و 40% قواعد طرح گردد در صورتيكه اكنون اين حالت برعكس است.
13- استفاده از آيات و احاديث آسان و پرهيز از آيات و احاديثي كه داراي واژههاي غريب و مهجور است.
مثلاً استفاده آيه: «رجع موسي الي قومه غضبان أسِفاً» به جاي اين آيه:
«يا ايها الذين آمنوا خُذوا حِذْركم فانفِروا ثُباتٍ اَوْ انفروا جميعاً»
نتيجه گيري
پرواضح است زبان عربي زبان دين و فرهنگ ما و ميراث جاويدان امت اسلامي است اگر بر اين باوريم كه گذشته چراغ راه آينده است بايد بپذيريم كه يادگيري اين زبان كليد آشنايي با فرهنگ عظيم اسلامي است. تعبير قرآن كريم در مورد زبان عربي «غيرذيعوج» است. اعتقادمان بر آن است كه قرآن كريم در مورد هيچ زباني چنين صراحتي ندارد پس بياييم زنگار غربت را از سيماي دلنشين اين زبان آسماني بزداييم واز مؤلفين كتب درسي بخواهيم كه در تدوين كتب آموزش عربي از نظرات علماء و مربيان تعليم و تربيت استفاده نموده و در تأليف و تدوين سرفصلهاي كتابهاي عربي مقتضيات جامعه معاصر و روحيات نسل امروز را در نظر بگيرند و مساعي خود بر تسهيل امر آموزش نهاده از حجم زياد قواعد صرف و نحو بكاهند و ملاحظات و استثناهاي غيرضرور را از قواعد كتب عربي حذف كنند و در چينش موضوعات كتاب از متون روز استفاده كرده و وقت و زمان آموزش زبان عربي را با توجه به محتواي كتاب در نظر بگيرند و همواره اين نكته را مدنظر خود قرار دهند كه چرا يادگيري اين درس براي شاگردان ايراني سخت به نظر ميرسد و اغلب دانشآموزان از فراگيري درس عربي گريزان و خستهاند بايد در اولين فرصت كتابهاي عربي بهتري را با محتواي جذاب و قواعد صرف و نحو مختصر و مفيد تأليف كرد و سپس با فراهم كردن شرايط و امكانات كمكآموزشي از معلمان خواست كه با تقويت انگيزههاي يادگيري در دانشآموزان و با استفاده از روشهاي فعال تدريس، دانشآموزان را به هدف غائي يعني درك و فهم متون ديني نزديكتر نمايند و ما معلمين عربي يقين داريم كه تا مؤلفان كتب عربي خود سالها معلمي نكرده باشند و در كلاسهاي درس عربي در تمام سطوح دبيرستان و پيشدانشگاهي، سختي كار و تلخي آموزش قواعد بسيار و متون دشوار و طولاني را از نزديك حس نكنند هرگز در تأليف كتابي ايدهآل و مناسب آموزش در مدارس ما موفق نخواهند بود…
منابع
1- كريمي قاسم، نخستين همايش آموزش زبان عربي، تيرماه 1377، تهران، دفتر چاپ و توزيع ( دفتر برنامهريزي و تأليف كتب درسي )
2- متقيزاده عيسي، عربي 1و2 پيشدانشگاهي، 1387، تهران، شركت چاپ و نشر كتاب هاي درسي ايران، چاپ چهاردهم
3- نجفي شيخ احمد ( به اهتمام دكتر سعيد نجفي اسداللهي ) دروس دارالعلوم العربيه 1326، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه، چاپ يازدهم
4- نقيه مجيد، ظرافت هاي معلمي، 1385 تهران، انتشارات بينالمللي گاج، چاپ هفتم